وجدان گنجشک
گنجشکی با عجله و با تمام توان به آتش نزدیک میشد و بر می گشت!
پرسیدن:چه می کنی؟
گفت:در این نزدیکی چشمه آبی هست و من مرتب نوک خود را پر از آب می کنم و آن را روی آتش میریزم...
گفتند: حجم آتش در مقایسه با آبی که تو می آوری بسیار زیاد است و این آب فایده ای ندارد.
گفت: شاید نتوانم آتش را خاموش کنم، اما آن هنگام که وجدانم می پرسد:زمانی که دوستت در آتش می سوخت تو چه کردی
پاسخ می دهم: هر آنچه از من برآید.
نظرات شما عزیزان: